مصاحبه روزنامه شهرآرا با نگین خاتم

18 ژوئن 2019

مصاحبه روزنامه شهرآرا با نگین خاتم

مصاحبه روزنامه شهرآرا با نگین خاتم

گفتگو با بانوی محله سعد آبادسرکار خانم فاطمه روحداد که در ۵۳ رشته مجوز طلا و جواهرسازی دارد:

دنیای جذاب سنگ‌ها مسیر زندگی‌ام را تغییر داد

«آنهایی که در صنایع دستی، دستی بر آتش دارند و می‌توانند محصولات باارزشی تولید کنند فرصت خوبی پیش‌رویشان قرار گرفته است» اینها بخشی از جملات بانویی هنرمند و کارآفرین است که کارشناس ارشد علوم تربیتی دارد و توانسته دکترای مدیریت هنری از دانشگاه سوئیس را به دست آورد. به گفته خودش بی‌پروا، اهل ریسک و پُرتلاش است و سال‌های زیادی از زندگی‌اش را صرف آموزش گوهرشناسی، سنگ‌تراشی و  طلا و جواهرسازی کرده و معتقد است باید طوری کار کند که در تاریخ ماندگار باشد. دریچه دیدش متفاوت است. می‌گوید می‌خواهم کارم را طوری گسترش دهم که جامعه‌ام بپسندد و کشورم سربلند باشد. در شرایطی که نگاه جامعه برای پیشرفت او چندان مثبت نبود، مشکلاتش را در یک سوی کفه روزگار گذاشت و خستگی‌ناپذیری و تلاش‌ا‌ش را در کفه دیگر. موفقیت کنونی خانم روحداد نشان می‌دهد که توانسته قدرت پشتکار در کار را به اثبات برساند و بر مشکلات فائق‌ آید. در این راه هیچ تجربه و دانش تخصصی نداشت و با تحصیلاتی نامرتبط، وارد رشته‌ای شد که پیش از او، کسی آن را تجربه نکرده بود. با این حال قدم‌ها را محکم‌تر از گذشته برداشت تا بتواند فرصت‌های شغلی بسیاری را برای دیگران ایجاد کند و خود نیز صاحب یکی از بزرگ‌ترین و معتبر‌ترین کارگاه‌های آموزش طلا و جواهرسازی ویژه بانوان و آقایان در محله راهنمایی شود. همزمان با روز جهانی صنایع دستی با او همکلام می‌شویم تا از جزئیات حرفه‌اش بیشتر بدانیم.

روحداد از نحوه آشنایی و شروع حرفه‌اش می‌گوید: خواهرم فارغ‌التحصیل رشته طلا و جواهرسازی بود. هنگامی که کار می‌کرد، کنارش می‌ایستادم و از ذوب فلزات، شکل دادن به آن‌ها و خلق اثری جدید لذت می‌بردم و احساس می‌کردم کار بسیار جالبی است. به همین دلیل زمانی که ارشد علوم تربیتی‌ را در دانشگاه دولتی بیرجند می‌گذراندم به کمک فردی که مباشر و شریک من بود، در سال ۹۴ به صورت رسمی تر و در قالب آموزشگاه فنی و حرفه ای پا در این عرصه گذاشتم و با سرمایه‌ای ۵ میلیون تومانی، کارگاه جواهرسازی‌‌ای در بیرجند دایر کردم. البته قبل از ورودم به این حرفه، کارمند دولت بودم که به دلیل علاقه فراوان به طلاسازی و گوهرشناسی از آن انصراف دادم. حدود ۱۳ سال پس از راه‌اندازی کارگاه، آموزشگاه جواهرسازی ما شروع به کار کرد و اکنون ۴ سال است که این آموزشگاه در خراسان جنوبی و رضوی فعالیت می‌کند. اما شعبه مرکزی آن را به مشهد انتقال دادم. در حال حاضر تخصص اصلی من گوهرشناسی و تراش سنگ است. به نظر من سنگ‌ها در دنیای جذابی هستند، وقتی با سنگ‌ها سر و کله می‌زنم، تازه متوجه می‌شوم آن‌ها دنیایی متفاوت‌تر از دنیای ما دارند. پدیده‌ها و ناخالصی‌های موجود در سنگ‌ها جذابیت خاصی دارند.

او با بیان اینکه بیرجند دارای منابع سنگی فراوانی است، توضیح می‌دهد: این کثرت منابع غنی سنگ سبب شده حتی هنگامی که در این شهر قدم می‌زنی، سنگ‌های عقیق روی زمین دیده شوند، به همین دلیل در این شهر کسی مشکل تهیه سنگ ندارد. در همان سال‌های ابتدایی کارم، به همراه شریکم وارد روستاها می‌شدیم و گوهرتراشی را آموزش می‌دادیم. گاهی هم کمیته امداد از ما دعوت می‌کرد که به مددجویانشان برای راه‌‌اندازی کسب و کار مناسب و اشتغال‌زایی آموزش بدهیم. بعد از مدتی کلاس‌های آموزشی ساخت طلا را برگزار کردیم. زیرا کسانی که سنگ را آماده می‌کردند باید پایه‌ای نیز برای قرار دادن سنگ روی آن می‌داشتند. ناگفته نماند کارگاه‌های ریخته‌گری بیرجند هم محدود است و بیشتر کارهایشان را از مشهد خرید می‌کنند. آموزش‌های ما سبب شد تا تعدادی از افراد علاقه‌مند بتوانند طلاهایی همچون انگشتر، گردنبند و … بسازند؛ و خوشبختانه این اقدام بازدهی خوبی هم داشت. همینکه توانستیم شرایطی را فراهم کنیم که تعدادی از جوانان مشغول به کار شوند، برایمان کلی ارزش داشت. هنوز هم با همان افراد ارتباطات خوبی داریم و گهگداری همدیگر را می‌بینیم.

روحداد درباره نقطه عطف زندگی‌اش یادآور می‌شود: نخستین جرقه‌ای که در ذهنم ایجاد شد مربوط به سال ۸۶  است که در یک نمایشگاه صنایع دستی شرکت کردم. اولین ارتباط من با دنیای سنگ آنجا آغاز شد. دوستی را داشتم که از ایتالیا آمده بود و استاد فوق‌العاده مسلطی بود که من را با سنگ‌های مختلفی آشنا کرد و برایم انواع آن‌ها را توضیح می‌داد. همین امر سبب علاقه من به این حوزه شد. معتقدم بعد از لطف پدر و مادرم، هرچه را که دارم مدیون اساتید خوبی هستم که در این راه مرا همراهی کردند و با آموزش‌های مختلف دید من به دنیای سنگ‌ها را گسترش دادند. به یاد دارم یک استاد کانادایی داشتم که این خانم هرآنچه را که یاد داشت به من آموخت. کتابی امریکایی را برایم شرح و آموزش داد که در رشته ما به شدت معتبر است و در همان سال‌های ۸۷ که این تعالیم را نزد او یاد می‌گرفتم، شاید در مجموع، گوهرشناسان خوب کشورمان به ۵ نفر هم نمی‌رسیدند؛ اما این خانم با علم به اینکه من بسیاری از آموخته‌هایم را تجربی فرا گرفته بودم، تمام مباحث مربوط به این رشته کاری را در اختیار من قرار داد.

او ادامه می‌دهد: در ابتدا علاقه‌ام به سنگ‌ها به سبب خاصیتی که داشتند، شکل گرفت. برایم جالب بود که خواص سنگ‌ها و رمز و رازهای سرّی آن‌ها را بدانم و برای دیگران توضیح بدهم و این جذابیت سبب شد که وارد این رشته شوم.

این گوهرشناس جوان که در حوزه طراحی جواهرات نیز دستی به کار دارد، درباره آن ابراز می‌کند: در دروس آموزشگاه بحث خلاقیت در طلا و جواهر توسط مدرسان ما مطرح می‌شود. این مبحث به دو بخش طراحی دستی و نرم‌افزاری تقسیم می‌شود. در قسمت طراح دستی فرد باید حتما پایه نقاشیِ خوبی داشته باشد، سایه زدن، رنگ کردن، اصول طراحی و پرسپکتیودهی و … را بداند. در بخش طراحی کامپیوتری هم باید به نرم‌افزارهای راینو، ماتریکس، رندرینگ و … برای ساخت سه بعدی طلا و جواهر مسلط باشد. قبل از اینکه هنرجو وارد حوزه طراحی و کار اصلی شود، من تاکید می‌کنم که حتما کار زیاد ببیند. در ابتدا مشابه طراحی‌ نمونه‌های بازاری کار می‌کنند که سبک و سیاق اصلی آن دستشان بیاید. سپس به تلفیق نمونه کارها می‌پردازند. به خصوص اینکه در حال حاضر تلفیق با هنرهای ایرانی بیشتر موردتوجه قرار گرفته است.

او خاطرنشان می‌کند: در گذشته وضعیت طراحی طلا و جواهر ما اینگونه نبود، بیشتر کارهای کپی صورت می‌گرفت. نمونه‌کارها از تایلند و خارج از کشور وارد می‌شد و دقیقا کپی آن‌ها بدون هیچ خلاقیتی ساخته و سایز زده می‌شد اما در حال حاضر اینگونه نیست. یکی از دلایل بهبود اوضاع کنونی هم این است که دیگر کالاهای اینچنینی وارد کشور نمی‌شوند، به طور مثال، آوردن نقره‌جات از تایلند قاچاق محسوب می‌شود. همین سبب شد کسانی که در این زمینه فعالیت می‌کنند، متوجه شوند هرچیزی که از آن ور وارد کشور می‌شود، با فرهنگ ما کاملا همخوانی ندارد، به عنوان نمونه اکنون دیگر مدل‌های مار، جغد، عقرب و … خواهان وطنی ندارند و طرح‌های مانند قلب مورد علاقه ایرانیان است. خوشبختانه سلیقه مشتریان نسبت به سال‌های قبل خیلی تفاوت کرده، به طوریکه مردم دنبال طرح‌های خاص و مطابق با مد روز می‌گردند و حتی گاهی با تلفیق طرح‌هایی که می‌بینند ایده‌های جدید پیشنهاد می‌دهند.

روحداد به مشکلاتی که در طول سال‌های فعالیتش با آن مواجه است، اشاره می‌کند و می‌افزاید: متاسفانه افزایش قیمت ارز خیلی بر روند کار ما تاثیر می‌گذارد، زیرا ما در بخش معاملات با کشورهای خارجی برای خرید و فروش انواع سنگ‌ها با دلار، یورو و … سرو کار داریم. به عنوان مثال ما زمانی با افغانستانی‌ها معامله می‌کردیم و دستگاه‌های سنگ‌شکن به آن‌ها می‌فروختیم و آن‌ها هم کم‌کم پول دستگاه‌ها را پرداخت می‌کردند. کم‌کم به دلیل بروز یکسری مشکلات ما مجبور شدیم برای تسویه حساب با افغانستانی‌ها به جای پول، سنگ بگیریم و اکنون همه سرمایه ما، سنگ است. می‌دانید که بافت زمین‌شناسی ما با افغانستان شبیه به هم است، فقط تنها بدشانسی‌ای که داریم مرز سیاسی میان دوکشور است. بر اساس این مرزبندی متاسفانه هرچی سنگ نیمه قیمتی بوده در داخل کشور ما واقع شده و از مرز به آنطرف تمام سنگ‌های قیمتی در افغانستان قرار گرفته‌اند. به طور مثال، اکنون بهترین لاجورد متعلق به افغانستان است درحالی که از نخستین معدن آن تا استان خراسان تنها نیم ساعت فاصله است.

رشته‌ای گران است

او درباره دیگر معضلاتی که با آن‌ها مواجه است، ابراز می‌کند: تا سال گذشته برای انجام کار خیلی از مجوزهای دولتی را نمی‌دادند که اکنون شرایط کمی بهتر و بسیاری از موانع برطرف شده است. اما از مهمترین مشکلات پیش‌روی ما گرانی این رشته است. وقتی رشته‌ای با ارز سرو کار دارد، قیمت اقلام و مواد اولیه آن دچار نوسان می‌شود و برای دست‌اندرکاران به سبب گران بودن قطعات، سختی‌هایی ایجاد می‌شود. از طرفی وام صنایع دستی به هر رشته‌ای تعلق می‌گیردولی وام به صورت محدود به سه رشته گوهرتراشی، اره‌کاری و زیورآلات سنتی اختصاص می‌یابد، در حالیکه ما ۵۳ رشته داریم که در سازمان صنایع دستی ثبت شده است.

این کارآفرین اظهار می‌کند: آموزشگاه ما در ۵ بخش اصلی به هنرجویان آموزش می‌دهد: ۱- طلاسازی که شامل: طلاسازی و جواهرسازی، مخراج‌کاری، آبکاری فلزات قیمتی، ذوب کردن فلزات قیمتی، جواهرسازی سیمی، جواهرسازی مهره‌ای، تولید، بازاریابی و فروش جواهرات مهره‌ای، آنالیز طرح و نقشه‌کشی، فروشندگی طلا و جواهر و …. می‌شود. ۲- تراش سنگ که انواع تراش دامله، فانتزی، پیکره تراشی، حکاکی و خوشنویسی روی سنگ، مُهرسازی و حجم برجسته را شامل می‌شود. ۳- گوهرشناسی هم در خصوص سنگ‌های قیمتی و نیمه قیمتی(سنگ‌های رنگی)، مروارید و گوهرهای آلی و در نهایت ارزیابی الماس است، کسی که به مرحله ارزیابی الماس برسد، کارشناس حرفه‌ای محسوب می‌شود. ۴- گروه طراحی طلا وجواهر هم از دو بخش طراحی دستی و کامپیوتری تشکیل می‌شود. ۵- بخش ریخته‌گری و مدل‌سازی هم که شامل رشته‌های ریخته‌گری، سازنده قالب‌های مومی، مدل سازی و … می‌شود.

او در ادامه درباره توضیح مروارید و گوهرهای آلی می‌‌گوید: ما یک سری سنگ‌ داریم که سنگ‌های کانی روی زمین محسوب می‌شوند. مانند: عقیق و فیروزه. یه تعدادی جزءجواهرات هستند اما سنگ نیستند

مانند: مروارید و عاج فیل و یا چیزهایی که در طبیعت وجود دارند مانند کهربا که از صمغ درخت تشکیل می‌شود. این‌ها در دسته سنگ‌ها حساب نمی‌شوند چون هیچ ماده معدنی ندارند اما جزء جواهرات محسوب می‌شوند. به این‌ها کانی‌های آلی یا همان گوهرهای آلی می‌گویند.

روحداد با اشاره به اینکه تاکنون افراد زیادی توسط او به بازار کار معرفی شده و برای هرکدام به شکلی شغلی ایجاد کرده است، ادامه می‌دهد: برای بهره‌بندی بیشتر هنرجویانم، در کنار فعالیت‎هایی که دارند، دوره‌ها و همایش‌های آموزشی‌ متعددی برگزار می‌کنیم که در آن‌ها از اساتید فاخر در حوزه ساخت طلا، جواهر و سنگ همچون محسن محمدولی از تایلند و خانم ویلما (موسس جم آکادمی) از هلند دعوت می‌کنیم که در مورد مسائل مختلفی همچون مباحث انگیزشی، خلاقیت و … صحبت می‌کنند و نمونه‌های آموزشی خاص و منحصربه فردی را ارائه می‌دهند. در گذشته باید حوزه طلاسازی و جواهرسازی را خیلی برای عموم توضح می‌دادیم اما اکنون مردم با آگاهی زیادی وارد این عرصه می‌شوند و اکثراً به دنبال کسب درآمد بسیار هستند. همچنین بیشتر افرادی که در رده‌های سنی بالاتر در دوره‌های آموزشی ما شرکت می‌کنند قصد اخذ اقامت خارج از کشور را دارند. این دوره‌ها را می‌گذرانند تا مدرک مهارتی بگیرند و بتوانند آن طرف skill worker بگیرند.

او تاکید می‌کند: از طرفی من تا زمانی که هنرجوهایم وارد بازار کار شوند و دو،سه سالی از ورودشان به عرصه کاری بگذرد، آن‌ها را همراهی می‌کنم و دائم از آن خبر می‌گیرم و گهگداری به آن‌ها سر می‌زنم. زمانی که از استقرار کامل آن‌ها اطمینان داشته باشم خیالم راحت می‌شود. هنرجویان در دوره‌های آموزشی آموزشگاه در رده‌های سنی نوجوان تا میانسال حضور دارند. کوچکترین هنرجوی من، مهسا با ۱۱ سال سن در رشته گوهرتراشی بود و اکنون نیز آرمین ۱۴ ساله در رشته طلاسازی مشغول به فعالیت است که در حال حاضر در کارگاه خودمان هم به کار گرفته شده است. برنامه‌های خوبی برای آینده کاری آرین دارم، زیرا پسر با استعداد و توانمندی است. قصد دارم او را برای المپیاد آماده کنم.

او درباره جزئیات المپیاد طلا و جواهر توضیح می‌دهد: این مسابقات درواقع المپیاد ملی مهارت است که در ابتدا در سطح شهری برگزار می‌شود. هنرجویان از آموزشگاه‌های مختلف در مسابقه‌ای شرکت می‌کنند و طرحی را می‌سازند. از میان آن‌ها چند نفر به مرحله بعد که استانی است، راه می‌یابند. سپس از بین شرکت‌کنندگان در این مرحله و پس از یک رقابت دیگر، یک نفر به مرحله نهایی المپیاد معرفی می‌شود. این المپیاد هر سال در کرج برگزار می‌شود و در مسابقات کشوری شرکت می‌کند. در پایان برنده نهایی به مسابقات جهانی که هر ۴ سال یکبار برگزار می‌شود، راه می‌یابد که امتیازات خوبی را به دست می‌آورد که در آینده‌اش تاثیرگزار است. تاکنون دیپلم افتخار و مدال طلای کشوری توسط هنرجویانم کسب شده است. ناگفته نماند خواهرم در سال ۸۱ در ششمین دوره المپیاد طلاسازی شرکت کرد. تا آن زمان ما هیچ خانمی در رشته طلاسازی نداشتیم که در المپیاد شرکت کرده باشد و او نخستین بانویی بود که در این مسابقات حضور داشت و مقام سوم کشوری را کسب کرد. البته در دوره‌های قبلی موفق به اخذ مقام اول شده بود.

منتخب مدیران برتر جهانی

روحداد جوان فعالی است که به گفته خودش تنها بانویی است که در خاورمیانه مجوز طلا  و جواهرسازی در ۵۳ رشته را دارد. سال گذشته مرکز مدیران جهانی(ICP) که مقر اصلی آن در سوئیس است، اعلام کرد که هرکس مدیر یک مجموعه است، می‌‌تواند فرم‌های مخصوصی که روی سایت قرار دارد را پُر و ارسال کند. این مرکز در هر کشوری هم نماینده داشت. نماینده ایران هم مرا به خوبی می‌شناخت. فرم‌های ارزیابی را همانطور که خواسته بودند، صادقانه پُر کردم. بعد از چند وقت که تایید شد، بازرس آن‌ها برای بازدید و ارزیابی آمد و سپس مدارکم برای بررسی به سوئیس ارسال شد. حدود ۳ ماه بعد اعلام کردند که شما جز مدیران برتر انتخاب شدید و از من خواستند که برایشان عکس بفرستم. عکس فرستادم و چون حجاب داشتم قبول نکردند. یک ماه قبل از برگزاری همایش که مدارک همه آماده بود، با من تماس گرفتند. یادم می‌آید یک روز در تاکسی نشسته بودم، نماینده‌شان با من تماس گرفت و گفت:«ما هرچه اصرار کردیم شما با سرسختی مقاومت کردی اما چاره‌ای نیست. همین الان هرجا هستی یک عکس برای ما بگیر و بفرست.» من هم سریع یک عکس سلفی گرفتم و ارسال کردم که الان همین عکس روی مدرکم درج شده است. ۲۶ تیرماه سال گذشته همایش در تهران برگزار شد و در میان ۱۰ مدیر برتر جهانی انتخاب شدم.

او در ادامه بیان می‌کند: پس از آن به دلیل رزومه کاری خوبی که داشتم، عضو سران کشورهای اسلامی شدم. اعتقاد دارم این دو مدرکی که گرفتم نتیجه تلاش مدوام و همت خودم است؛ فارغ از هرگونه زدوبند و پارتی‌بازی! که این‌ها برایم بسیار ارزشمند است و ارزش کارم را بالا برده است. دلم می‌خواهد کشورم را همیشه در اوج ببینم. به همین دلیل هم اکنون با چندین دانشگاه در سراسرکشور و موسسات گوهرشناسی هم قراردادکاری دارم؛ دانشگاه شهیدبهشتی، موسسه‌ کیپا واقع در دانشگاه خوارزمی، موسسه گوهرگستران شیراز، شرکت تعاونی اداره آموزش و پرورش استان خراسان و شرکت تعاونی ناحیه ۴ مشهد از جمله آن‌ها هستند.

این کارشناس تشخیص سنگ به برگزاری و شرکت در نمایشگاه‌های گوناگون هم اشاره می‌کند و می‌افزاید: هرساله در نمایشگاه‌های صنایع دستی مختلفی در داخل و خارج از کشور شرکت می‌کنیم. به عنوان مثال می‌توانم از شرکت در نمایشگاه صنایع دستی مشهد، نمایشگاه صنایع دستی تهران(سال۹۵)، نمایشگاه طلا و جواهر کیش(سال۹۷) و نمایشگاه باغ خاتون(وابسته به آستان قدس رضوی) یاد کنم. همچنین بازدیدهای بسیاری هم از معادن مختلف داخلی و خارجی ازجمله معدن عقیق، فیروزه، تورمالین، زبرجد، مرمررنگی و … داشته‌ام که همیشه سعی می‌کنم هنرجویانم را هم با  این محیط‌ها آشنا کنم و دوره‌های عملی را در معادن گوناگون برگزار می‌کنم.

او به تمام علاقه‌مندان طلاسازی، جواهرسازی، سنگ‌تراشی و گوهرشناسی توصیه می‌کند که کار را جدی بگیرند و می‌گوید: به این رشته تنها به چشم هنر نگاه نکنند بلکه این حرفه یک شغل حساس و مهمی است که باید در کنار داشتن مقداری اطلاعات تئوری، تجربیات بسیاری به دست آورند و خیلی کار ببینند و کار انجام دهند. ضمن اینکه سلامتی دست و پا برای ساخت و ایجاد و داشتن چشم‌های تیز برای گوهرشناسی امری ضروری است.

روحداد در پایان از همکاری دکتر رحیمی و خانم پاک‌سرشت در فنی‌ و حرفه‌ای مشهد و دفاع آن‌ها از حوزه صنایع دستی بسیار تشکر می‌کند.

 

 

جهت دریافت متن pdf مصاحبه کلیک نمایید.

ارسال پاسخ